1) نابرابری های اقتصادی و اجتماعی: اختلافات طبقاتی هر جامعه، افراد را در موقعیت هایی قرار می دهند که نمی توانند نقش های اجتماعی مناسب خود را بیابند و موجب اختلاف در هنجارهای اجتماعی می شود. در نتیجه، ستیزه هنجارهای اجتماعی، تفاوت معیارها را به وجود می آورد و عدم تعهد به معیارها و تردید در اصالت آنها، عدم پایبندی به قوانین را ایجاد می کند که این به نوبه خود تضادهای اجتماعی را افزایش می دهد. درون این تضاد، کشش به سمت انحرافات اجتماعی وجود دارد.
2) رفاه اقتصادی خانواده: در خانواده هایی که رفاه و درآمد اقتصادی زیاد است، روابط انسانی بر اثر کثرت کار و یا سرگرمی ضعیف تر می گردد. ضعف روابط انسانی به نوبه خود عامل مساعدی برای کشش به سوی انحرافات اجتماعی است. امروزه والدین و فرزندان نسبت به هم احساس و عاطفه گذشته را ندارند، چون با یکدیگر تماس و ارتباط کمتری دارند و از طرف دیگر افرادی که درآمد بیشتر از حد دارند، موقعیت و زمینه مساعدتری برای تفریحات متنوع در داخل و یا خارج از کشور را دارند و بدیهی است که این قبیل امکانات برای مصرف و فروش مواد مخدر زمینه بسیار مساعدی است.
3) فقر مادی خانواده: در مطالعات علمی نشان داده شده است که فقر مبنا و اساس انحرافات اجتماعی است. از آن جایی که بیشتر مجرمین، معتادین به مواد مخدر و الکل، مبتلایان به امراض روانی و اشخاصی که اقدام به خودکشی می نمایند، از طبقات پایین اجتماعی بوده اند در عصر حاضر از فقر به عنوان عامل عمده انحرافات اخلاقی یاد شده است. ارتکاب جرائم طبقات فقیر از شکافی که بین خواسته های جوانان آن طبقه با آن چه که در دسترس آنهاست، سرچشمه می گیرد. عمده ترین علت انحرافات اخلاقی طبقه فقیر نتیجه فشارهای حاصله از شکست در رسیدن به هدف های معین است.
4) بیکاری: بیکاری به عنوان یک مسئله اجتماعی زمینه مساعدی برای انحرافات اجتماعی است. افراد بیکار بیشترین اوقات خود را در اماکن عمومی از جمله پارک ها می گذرانند و این گونه اماکن، بهترین و مناسبت ترین مکان برای کشش به سمت انحرافات اجتماعی از جمله اعتیاد است.
5) رشد صنعت و پیشرفت تکنولوژی: اگر در جامعه ای رشد صنعت به سرعت افزایش یابد و درآمد ناشی از آن صنعت به طور عادلانه توزیع نگردد، امکان وقوع سه اتفاق وجود دارد:
اولاً کارکنان برای اداره زندگی خود مجبور می شوند ساعات بیشتری را به کار مشغول شوند و این به نوبه خود موجب خستگی جسمی و روحی در افراد می شود.
اگر در آن جامعه برای تفریح و گذراندن اوقات بیکاری مردم از طرف دولت برای استفاده از اوقات فراغت، برنامه ریزی های اجتماعی نشده باشد، زمینه مساعدی برای گرایش به انحرافات اجتماعی فراهم می شود.
ثانیاً مشکل ترافیک در شهرهای بزرگ منجر به خستگی ناشی از کار در افراد شده در نتیجه والدین قدرت تربیت و سرپرستی فرزندانشان را نخواهند داشت و بی توجهی نسبت به پرورش کودکان و نوجوانان به گرایش آنان به سمت انحرافات اجتماعی از قبیل اعتیاد، سرقت و… کمک خواهد کرد.
ثالثاً رشد شهرها باعث افزایش فاصله و شکاف طبقاتی شده و این خود به خود باعث می شود برقراری ارتباط با دوستان و خویشاوندان کمتر شده و زمینه برای ایجاد انحرافات اجتماعی فراهم شود.
6) ستیزه والدین: اختلافات شویی و نزاع بین پدر و مادر باعث می شود محیط خانواده برای تربیت فرزندان، ناامن و نامناسب شود. وقتی خانواده، کانون و محیط مناسبی برای زندگی نباشد، انسان سعی می کند بیشترین اوقات خود را در خارج از خانواده بگذراند و این کار ارتباط او را با دیگرانی که چون شکارچیان ماهری به دنبال شکار می گردند، زیاد می کند و آنها پس از شناخت مشکل شخص در نقش انسانی دلسوز ظاهر شده و برای فرار از این واقعیت تلخ، فرد را به سوی اعتیاد و دیگر انحرافات اجتماعی فرا می خواند. هر چقدر ستیزه های خانوادگی بیشتر باشد، احتمال کشش به طرف انحرافات اجتماعی بیشتر است.
7) شیوه های تربیتی والدین: مطالعات و تحقیقات نشان می دهد که رفتارهای کودکان و نوجوانان با شیوه های تربیتی والدین رابطه مستقیم و تنگاتنگ دارد. شیوه های تربیتی والدین می بایست با سطح نیازها و خواسته های مختلف فرزندان و همچنین با متدهای تربیتی صحیح اسلامی هماهنگ باشد. چنانچه والدین از شیوه های تربیتی مبتنی بر اصول اعتقادی و مذهبی استفاده نمایند، نتیجه مطلوب در رفتار فرزندان منعکس خواهد شد.
8) عدم آگاهی و بینش صحیح والدین: مطالعات نشان می دهد کسانی که محروم از تحصیلات بوده و بینش صحیح نسبت به جامعه، تربیت و… نداشته باشند، امکان فریب خوردن و انعطاف پذیری آنها برای ارتکاب به کارهای انحرافی و برخلاف قانون بیشتر است. چون تخصص و آگاهی ندارند، نمی توانند از طریق عادی، زندگی خود را تأمین کنند و به همین دلیل است که جامعه شناسی یکی از راه های پیشگیری از جرائم را عدالت آموزشی می داند.
مقدمه:
مطا لعه آسیب های اجتماعی اعم ابهنجاریها وانحرافات اجتماعی یکی ا ز مهمترین موضوعات مورد بحث جا معه شناسی است. اگر چه مساله نابهنجاری ا مری نسبی است وا ز جا معه ای به جا معه دیگر متفاوت است. ا ما آنچه که در این مبحث مطرح می باشد این است که چه عوا ملی آسیب های اجتماعی را کاهش یا افزایش می دهد و به بیانی دیگر چگونه می توان آسیب های اجتماعی را در بین دانش آموزان کنترل نمود؟
تعریف آسیب اجتماعی:
آسیب های اجتماعی به مفهوم رفتا ری است که به طریقی با ا نتظا رهای مشترک اعضای یک جا معه سا زگا ری ندا رد وبیشتر افرا د آن را ناپسند ونادرست می دانند در واقع هر جامعه از اعضای خود انتظا ر دا رد از ارزشها وهنجا رها تبعیت کنند ا ما هموا ره عده ای پیدا می شوند که پا ره ای ا ز این ا رزشها وهنجا رها را رعایت نمی کنند ،جا معه افرادی که هماهنگ و همساز با ا رزشها وهنجا رها باشند سا زگار یا همنوا واشخاصی را که بر خلاف آنها رفتا ر می کنند نا سا زگار یا نا همنوا می خواند ا ز میان افراد نابهنجار کسی که رفتار نابهنجا رش زودگذر نباشد ودیر گاهی دوام آورد،کجرو یا منحرف نامیده می شود ورفتار او را انحراف اجتماعی یا آسیب اجتماعی می خوانند. جا معه شناسی و جرم شناسی متوجه آن دسته از نقض هنجا رهاست که توسط عده ی زیادی از مردم گناه تلقی می گردد از این رو انحراف یا آسیب اجتماعی به رفتا رهایی اتلاق می گردد که هنجا رهای اجتماعی را نقض کرده و در نتیجه از نظر تعداد بسیا ری از مردم قابل نکوهش است.
گسترش روز افزون آسیب های اجتماعی (ترک تحصیل ،فرار از مدرسه ،اعتیاد،سرقت،تشکیل گروههای معا رض و وندالیسم و.)به ویزه در سال های اخیر در بین دانش آموزان وهمچنین شیوع مفسده های آشکار وپنهان ،افزایش قابل توجه بزهکا ری ها وکزروی های اجتماعی و آلودگی به مواد مخدر ،به ویزه در میان جوانان و نوجوانان جا معه مستم تعمق و چا ره اندیشی اساسی است.
دهه 80نقطه انفجار آسیب های اجتماعی است و ما نمی توانیم ا ز کاهش یا برطرف کردن این آسیب ها صحبت کنیم ،زیرا چنین کا ری ممکن نیست و تنها راه چا ره کنترل این آسیب هاست . تمام آسیب های اجتماعی میل به گسترش دارند که اگر در شکل ساختا ری به صورت جدی قصد پیشگیری داشته باشیم ،شاید تا حدودی موفق شویم. بنا براین انجام هرگونه برنامه ریزی و فعالیت در راستای کاهش آسیب های اجتماعی در بین نوجوانان جا معه ا ز چند جهت ضروری است چرا که از یک طرف با کاهش آسیب های اجتماعی ،ضریب امنیت اجتماعی بالا رفته،ا ز طرف دیگر سرمایه ای که به دلیل افت تحصیلی و فرا ر از مدرسه هزینه می شود،کاهش می یابد،هزینه هایی که صرف ایجاد ا منیت در جامعه می گردد در ا مر آموزش وتعالی فرهنگی جامعه صرف می شود ،پس می طلبد تا در راستای شناخت عوا مل کنترل کننده و کاهش دهنده آسیب های اجتماعی تلاش بیشتری کنیم.
به طور کلی دو نوع نگرش نسبت به آسیب های اجتماعی وجود دا رد:یک نگرش که عمدتا متوجه چگونگی جرایم و نفس بزه های اجتماعی ،شیوع ،گستردگی،عمق،شدت وآثار ناصواب آن است .صاحبان چنین نگرشی ،یبشترین هم خود را در جهت وضع قوانین گوناگون ،ساخت زندان ،مبا رزه با کزروی ها و بالطبع مبارزات مجرمان ،به خصوص از طریق زندان صرف می کنند. نگرش دیگر معطوف به خصیصه ها و توانایی های اجتماعی فرد بزهکا ر است که مرتکب جرم می شود. درواقع در این نوع نگرش محور توجه ،انسان هایی اند که به رغم مشابهت فراوان با بسیاری از همسالان خود ا ز نظر شرایط اقتصادی –اجتماعی ،به علل خاصی (عدم آشنایی کافی با مهارتهای اجتماعی )دچا ر آسیب پذیری اجتماعی می گردند؛صاحبان چنین نگرشی دوست دا رند تمام اندیشه وتلاش خود را متوجه شناخت عوا مل پدید آیی رفتارهای آسیب زا نمایند وراه حل مسئله را در آموزش و ا رتقای سطح آگاهی مهارت ها و انطباق پذیری اجتماعی فرد می دانند.
بر اساس دو نوع نگرش فوق الذکر می توان دو راه حل برای مسئله (کاهش آسیب های اجتماعی )مطرح نمود : راه حل اول که اصطلاحا می توان آن را حل کوتاه مدت ،سطحی و سخت افزا ری نامید،به موا ردی چون ساخت زندان ،استخدام پلیس بیشتر،تشدید مجا زات مجرمان و. به منظور مبا رزه با مجرمان تاکید دا رد در حالی که راه حل دوم در مقابل راه حل اول قرا ر دا رد و اصطلاحا راه حل دراز مدت ،ریشه ای و نرم افزا ری نامیده می شود به عوا ملی چون فرهنگ سا زی ،اجتماعی کردن ،درونی نمودن ارزشها و هنجارهای جا معه ا ز طریق آموزش مها رتهای اجتماعی تاکید دا رد.
نتیجه گیری:
در واقع می توان چنین استنباط نمود که ریشه ی اغلب آسیب پذیری های اجتماعی دانش آموزان را باید در عدم آشنایی کافی آنها با مها رتهای اجتماعی دانست ؛به طوری که نقطه ی کوری در رشد شخصیت دلخواه و اجتماعی جوانان وجود دا رد وآن این است که متا سفانه جوانان امروز خود را نشناخته اند وبه توان وقدرت فراوان خود باور ندارند،به علاوه از شرایط وموقعیت اجتماعی خود آگاهی ندا رند. مع الوصف بررسی نقش آموزش مها رتهای اجتماعی در کاهش آسیب های اجتماعی در مدا رس ضروری است.
پیشنهادات (راههای ا رتقای مها رتهای اجتماعی دانش آموزان )
-توجه به مها رتهای اجتماعی در برنا مه ریزی درسی
- نشان دادن تاثیرات مخرب دوستان نالایق و ناشایست و چگونگی قطع ا رتباط با آنان
- آموزش مها رتهای زندگی نظیر دوست یا بی و خود شناسی و کشف خود در محتوای آموزشی
- اجا زه ی ابراز وجود به دانش آموزان ا ز طریق دادن مسئولیت و استفاده از دیدگاههای آنان در مدرسه
- تقویت عزت نفس و احترام دانش آموزان توسط معلم
- تقویت ا رزشهای دینی دانش آموزان توسط معلمان
- تقویت ا رزشهای دینی در خانواده
- آموزش نه گفتن از کودکی در خانواده ها ا ز طریق اهمیت دادن به ا ظهار نظر وی و شروع ا ز موا رد کوچک و غیرمهم.
آسیب های اجتماعی
آمار و شواهد موجود در جامعه، نشانه روند رو به رشد آسیبهای اجتماعی در جامعه بوده و در این رابطه دیگر توقف و بیتفاوتی دستگاهها و نهادهای فرهنگی، اجتماعی مورد قبول نیست.
انکار آسیبهای اجتماعی در جامعه بیشترین آسیب را به پیکره جامعه وارد خواهد کرد که این امر موجب میشود ما از واقعیتهایی که میتوان آن را مشکلات زیرساختی در بحث آسیبها عنوان کرد، دور بمانیم.
با وجود جایگاه تمدنی و فرهنگی کشورمان و با توجه به وجود ظرفیتهای فرهنگی، مذهبی نباید از روند برخی آسیبهای اجتماعی در جامعه چشمپوشی کرد؛ چنانکه چشمپوشی یا ندیدن آسیبها به هر منظور منجر به غفلت مسئولین و جامعه ما از وجود این آسیبها و در پی آن اشاعه بیشتر خواهد شد. بهتر آن است با استفاده از همین ظرفیتهای فرهنگی، مذهبی برای مقابله با این آسیب و دیگر آسیبهای اجتماعی برنامه ریزی نمود.
باید توجه داشت که محیط یکی از مهمترین عوامل تأثیرگذار در پیدایش و همچنین پیشگیری از بروز آسیب های اجتماعی است. اگر در منزل و خانه، کوچه، خیابان، مدرسه، و محیط پیرامون، زمینه و شرایط مساعدی برای بزهکاری وجود داشته باشد، فردی را که آمادگی انحراف در او وجود دارد، به سوی جرم و ارتکاب رفتار بزهکارانه سوق می دهد و از سوی دیگر یک محیط مناسب می تواند مانع بروز بسیاری از آسیب های اجتماعی گردد. به همین دلیل یکی از نقاط مهم تمرکز برای مداخلات پیشگیری از آسیب های اجتماعی، اصلاح محیط می باشد.
آسیبهای اجتماعی تبعات و پیامدهای زیادی را خواهد داشت که به طور خلاصه میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
۱. کودکآزاری: صدمات جسمی، معلولیت کودکان و مرگ، اختلال رشد، اختلال در رشد اجتماعی (رفتار ناسازگارانه، اختلال در دوستیابی، پرخاشگری
و رفتار ضد اجتماعی، اشکال در دلبستگی، عدم شکلگیری وجدان، کودکآزار، فرار از منزل و.) بیماریهای روانی شامل افسردگی، خودکشی، کارهای مجرمانه، خودکشی، پراشتهایی روانی، اعتیاد، شخصیت چندگانه
۲. کودک خیابانی: اشتغال کودکان، آسیبهای اجتماعی، افزایش بیسوادی، مشکلات روان شناختی، مشکلات بهداشتی و آسیب به سلامت هم در کودکان و هم نسل آینده
۳. فرار از منزل: افزایش ن خیابانی، بزهکاری و جرم، توزیع مواد مخدر، اعتیاد
۴. خودکشی: بحران هویت، آنومی، نیتی از زندگی، بیهنجاری اجتماعی
۵. بزهکاری: ناپایداری و بیثباتی اجتماعی، ناامنی اجتماعی، از بین رفت سرمایهی اجتماعی
۶. وندالیسم: افزایش سطح خشونت درجامعه، آسیب به اموال عمومی، افزایش هزینه های عمومی
۷. روسپی گری: اعتیاد، بزهکاری، سلامت جسمی سایر افراد جامعه از جمله توسعه عفونتها از جمله ایدز و هپاتیت سی
۸. روابط فراشویی: بیسامانی اجتماعی، کاهش احترام، اعتماد و تعهد
طلاق: قربانیان طلاق؛ ن و فرزندان (تنهایی، ترس، انزوا، افسردگی) مشکلات تحصیلی، افزایش آسیبهای اجتماعی، الکلیسم، اعتیاد، افزایش نرخ خودکشی، افزایش انحرافات جنسی، کاهش انسجام و یکپارچگی اجتماعی، افزایش سن ازدواج، کاهش اعتماد اجتماعی، کاهش کیفیت جمعیت به عنوان شهروند مسؤول، اثرات اقتصادی، فرزندان پرخاشگر، اعمال مجرمانه، منزوی، کاهش مشارکت، بعد از فرایند طلاق، احتمال قرار گرفتن ن و بچههایشان در زیر خط فقر بیشتر شده در صورتیکه استاندارد زندگی مردان افزایش مییابد، ناتوانی در دستیابی به شغل ن مطلقه و فقیرتر شدن آنها و فرزندانشان. به نظر می رسد که روند طلاق در کشور روند افزایشی داشته به طوریکه نسبت تعداد ازدواج به تعداد طلاق ثبت شده در کشور از ۹.۸ در سال ۱۳۸۳ به ۳.۹ در سال ۱۳۹۵ کاهش یافته است یعنی چیزی حدود یک سودم. به همین موازات میانگین سن ازدواج نیز در کشور افزایش یافته و از ۲۴.۹ در مردان و ۱۹ در ن در سال ۱۳۳۵ به ۲۶.۷ در مردان و ۲۳.۴ در ن در سال ۱۳۹۰ رسیده است. بین سالهای ۱۳۳۵ تا ۱۳۹۰ درصد ن ازدواج نکرده از ۹.۴ به ۲۶.۲ درصد و مردان ازدواج نکرده از ۱۸.۵ به ۴۰.۵ درصد افزایش یافته است.در حال حاضر ۱۶.۳ درصد ازدواج ها در میان جوانان به طلاق ختم میشود.
۹. تکدیگری: پیچیدگی و گستردگی معضل، افزایش اختلالات روان شناختی، از بین رفتن سلامت معنوی
۱۰. خشونت خانگی: مرگ و میر و ناتوانی بر اثر خشونت در میان نی که در سنین باروری هستند (با مرگ و میر و ناتوانی سرطانها برابر) و از تلفات ناشی از سوانح رانندگی و بیماریهای عفونی بیشتر است. افسردگیهای ن، از بین رفتن اعتماد به نفس ن، تحلیل عزت نفس و حرمت به خود ن، عدم تمایل ن به مشارکت اجتماعی، باز تولید رفتار خشونتآمیز در کودکان، عدم کارآیی ن در محیطهای کاری، پناه بردن به داروهای روانگردان و انواع مخدرات، پناه بردن به افکار خرافی و منزوی شدن، از دست دادن اعتبار اجتماعی ن و در نهایت خودکشی.کاهش رضایت از زندگی، نابسامانی شخصیتی، اضطراب شدید، فلج شدن در تصمیمگیریها، سلب توانمندی، ابتلاء به بیماریهای روانـ تنی، بدبینی نسبت به جنس مذکر، تأثیر منفی بر تصویر ذهنی از خود
۱۱. جرم: افزایش مرگها و معلولیتها، هزینههای اقتصادی قضایی و انتظامی جامعه، ناامنی جامعه و افزایش بیماریهای روانی
۱۲. اعتیاد: مرگ، بیماریهای عفونی، بیماریهای جسمی، بیماریهای روانی، جرم، طلاق، افزایش شیوع و بروز اعتیاد و کاهش سن (پدیده تشکیل خوشه)، کاهش امنیت جامعه، افزایش ترک تحصیلی (اثر متقابل)، خودکشی، افزایش سرباری، افزایش هزینه های بهداشتی و انتظامی جامعه، کاهش نیروی مولد جامعه، افزایش آسیبهای اجتماعی مانند خشونت خانگی، تکدی گری و.،
۱۳. ازدواج دیر: زمینهساز سایر آسیبهای اجتماعی ن (دختران فراری، ن خیابانی) ، افزایش جرم ها، افزایش طلاق، کاهش اعتماد بین دختران و پسران، نگرانی های ذهنی والدین و عدم تمرکز آنها به مولد بودن خانواده
۱۴. ن سرپرست خانوار: افسردگی، پرخاشگری، اضطراب و وسواس، کار کودکان، محرومیت از تحصیل، سوء تغذیه، بزهکاری، افزایش ن خیابانی
اعتیاد به معنی تمایل به مصرف مستمر یا متناوب یک ماده برای کسب لذت یا رفع احساس ناراحتی اطلاق میشود که قطع آن ناراحتیهای روانی یا اختلالات جسمانی ایجاد میکند. در گرایش به اعتیاد عوامل مختلفی شناسایی و مطرح شدهاند. این عوامل هر چه باشند (که البته در مباحث مربوط به علت شناسی حائز اهمیت هستند.) سرچشمه بسیاری مشکلات فردی ، خانوادگی و اجتماعی هستند. اعتیاد به سبب ویژگیهای ذاتی خود ، اغلب با سایر آسیبها همراه میشود و موجب هدر رفتن نیروهای ثمربخش جامعه میشود.
غریزه جنسی هم میتواند منشأ بروز عالیترین نمودارهای ذوقی و هنری باشد و هم منشأ تشکیل بنیاد یک خانواده و هم منشأ بسیاری از جرائم. عوامل مختلف محیطی و خانوادگی و اجتماعی سر منشأ بروز انواع انحرافات جنسی هستند. هر چند برخی از این نوع انحرافات مشکلاتی فردی هستند، ولی اکثر آنها به آن جهت که در ارتباط با فرد دیگر معنی پیدا میکنند عوارض اجتماعی را در بر خواهند داشت.
از سوی دیگر مبارزه با این دسته از آسیبها در برخی موارد نیازمند تغییرات اساسی اجتماعی است و لازم است تحولاتی کلی و برنامه ریزیهای دقیقی جهت رفع آنها صورت گیرد و این تغییرات با ارائه آموزشهای وسیع اجتماعی برای افراد و خانوادهها و رفع عوامل بنیادی امکانپذیر خواهد بود. این دسته از انحرافات نیز اغلب با سایر آسیبها در ارتباط نزدیک هستند و گاهی حتی موجب بروز مشکلات جدی میشوند. مثل بیماری ایدز که با انحرافات جنسی ارتباط نزدیک دارد.
بطور کلی سرقت و ی هم از لحاظ عرفی و هم از لحاظ قانونی به عنوان یک آسیب جدی محسوب میشوند. هر چند عوامل متعددی در بروز این مشکل شناخته شدهاند، مثل فقر و بیکاری ، اعتیاد و شیوههای تربیتی ، اما باید توجه داشت مبانی شخصیت اهمیت ویژه در ارتکاب ی دارند. این افراد معمولا از لحاظ رشد اخلاقی در سطح خیلی پایین و ضعیف هستند و بطور کلی ثبات و استواری و قدرت تحلیل و تفکر درباره پیامدهای رفتار خود را به قدر کافی ندارند. در مباحث مربوط به علل زردی به علل تربیتی تأکید فراوان میشود. الگوهای رفتاری خود والدین ، واکنشهای آنها درباره یهای کوچک دوران کودکی ، مسأله پول توجیهی و کمک به شناخت مسأله مالکیت در دوره کودکی در ارتباط نزدیک با رفتارهای ی بزرگسالی و نوجوانی دارند.
خودکشی هر چند در وهله اول یک مشکل فردی به شمار میرود ولی از آنجایی که فرد در اجتماع زندگی میکند و تأثیرات متقابلی همواره بین آنها برقرار است، به عنوان یک معضل اجتماعی مورد بررسی قرار میگیرد. آمار خودکشی معمولا با سایر جرایم و آسیبها ارتباط پیدا میکند، بطوری که در میان گروههای مبتلا به اعتیاد خودکشی بیشتر دیده میشود. همچنین در آسیبهای مربوط به انحرافات جسمانی بویژه در میان قربانیان این انحراف خودکشی پدیده شایعی است. در میان بیماران روانی بویژه افسردگیهای شدید نیز اغلب خودکشی مسأله قابل توجهی است.
به هر حال خودکشی پیوندهایی با متغیرهای اجتماعی دارد بطوری که علاوه بر تأثیری که از شرایط اجتماعی را نیز تحت تأثیر قرار میدهد. ارائه راهکارهای مناسب در بررسی مشکلات گروههای در معرض خطر مثل معتادین و خانوادههای آن ، بیماران روانی و خانوادههای آنها ، خانوادههای نابسامان و آموزشهای فردی در مواجهه با تغییرات اساسی روشهایی سودمند خواهد بود. در این راستا توجه به گروههای سنی که در معرض خطر بیشتری هستند و خودکشی در میان آنها رواج بیشتری نسبت به سایر گروههای سنی دارد، مثل نوجوانان و جوانان اهمیت زیادی دارد.
مهاجرت علاوه بر مشکلات اجتماعی ، اقتصادی و ی که دارد مستم تغییراتی خاص است که مطابقت و سازگاری با آنها اغلب مشکلاتی را برای فرد و جامعه ایجاد میکند. به عبارتی علاوه بر اینکه مهاجرت در برنامه ریزیهای کلان اقتصادی ، ی و اجتماعی مشکلاتی را ایجاد میکند، مثل مهاجرت روستاییان به شهرها که خالی شدن روستاها از سکنه ، کاهش کشاورزی ، افزایش مشاغل کاذب و . را به دنبال دارد موجب میشود، تا فرد برای سازگاری با تغییرات حاصل فشار زیادی را متحمل شود.
شوک فرهنگی یکی از عوارض حاصل از مهاجرت است که با اضطراب و افسردگی ، احساس جدا شدن و مسخ واقعیت و مسخ شخصیت مشخص است. تحقیقات نشان میدهد شیوع مشکلات روحی و روانی بین مهاجرین بخصوص در بین مهاجرینی که شرایط مقصد بسیار متفاوت از شرایط مبدأ یا محل ست قبلی آنها بوده است شیوع بیشتری دارد. رایجترین اختلال علائم پارانوئید یا سوء ظن است که به احتمال قوی به دلیل تفاوتهای آنان از نظر زبان ، عادات و آداب و رسوم ، چهره ، نوع لباس و غیره است.
منابع فزایندهای وجود مسائل ویژهای را در افراد بی خانمان تأیید میکنند. چنین کسانی ممکن است در خیابانها سرگردان باشند یا به علل برخی بزهکاریهای دیگر که معمولا توأم با بی خانمانی آنهاست مثل ی ، اعتیاد و . در زندانها یا کانونهای اصلاح و تربیت بسر برند. در بین افراد بی خانمان دستههای مختلفی از افراد دیده میشود، یک دسته شامل بیماران روانی شدید هستند که اغلب یا مدتهاست از خانواده خود دورند یا بطور موقتی از خانه خارج شدهاند. معتادین گروه دیگری از این افراد را شامل میشوند که معمولا مراحل عمیق اعتیاد خود را میگذرانند.
کودکان خیابانی و دختران و نی که با بی خانمانی به انحرافات جنسی نیز مبتلا هستند دو دسته دیگر را در بین افراد بی خانمان تشکیل میدهند. بسته به مکان جغرافیایی محله فقیر نشین شهر ، پارک شهر ، حومه شهر و نواحی روستایی خصوصیات این جمعیت فرق میکند. برخی در محدوده جغرافیایی نسبتا ثابتی میمانند در حالیکه عدهای از یک قسمت کشور به بخشهای دیگر یا از منطقه شهر به مناطق دیگر مسافرت میکنند.
فقر در واقع مادر تمام آسیبهای اجتماعی است. فقر با بسیاری مسائل زیر پا از جمله ضعف تندرستی و افزایش مرگ و میر ، بیماری روانی ، شکست تحصیلی ، جرم و مصرف دارو رابطه دارد. هر چند خود فقر بطور ذاتی یک مشکل و آسیب است، اما این وما به این معناست که تمام افرادی که زیر خط فقر زندگی میکنند. افرادی نابسامان و مشکل ساز برای اجتماع هستند. مشکلات اقتصادی ، عدم تأمین نیازهای جسمی و روانی اغلب زمینهای برای بروز و ظهور مشکلات اجتماعی دیگری است.
بیکاری معضل اجتماعی دیگری است که هم آسیبهای جدی فردی و هم آسیبهای قابل ملاحظه اجتماعی را در دامن دارد. بیکاری بویژه در نسل پر انرژی و جوان که انرژی و قدرت و نیروهای آنها راکد و بیمصرف باقی میماند نمود بیشتری پیدا میکند و زمینه را برای انوع انحرافات اجتماعی فراهم میسازد. وجود فرصتهای همیشه خالی ، عدم تحمل بیکاری ، فقدان قدرت تأمین نیازها به دلیل نداشتن درآمد، زمینههایی آماده برای کاشت بذر جرم و انحرافات میباشند.
نتایج حاصله از یک کنکاش علمی در زمینه یاد شده نشان می دهد که وجود تلفن همراه فراگیر شده و بر سبد اقتصادی، استحکام و گسست خانواده و شخصیت جوانان به شدت تاثیر گذاشته است که در زمان حاضر تاثیرات منفی آن بیشتر از تاثیرات مثبت آن است.
رایانه، موبایل و رسانه و اینترنت نه تنها به عنوان ابزارهای جهانی شدن که به مثابه نمادهای عینی جهانی شدن علاوه برتعریفی پویا و بارز از فرهنگ و هویتهای فرهنگی، ملی و دینی در عصر جهانی شدن، به فرآیندهایی عطف نموده که امکان جوششی را به جوانان می بخشد که بجای تقلید و انفعال بستر تحولات آتی را رقم زنند.
به نظر می رسد که باتوجه به پیچیده و گسترده بودن آثار منفی فناوری های جدید خصوصا فناوری های ارتباطاتی، توجه جدی تر به این موضوع بسیار مهم می نماید.
به گفته بسیاری ازمحققان، آگاه سازی و ارتقای سطح فرهنگ جامعه و فرهنگ ـ سازی خصوصا در زمینه استفاده از فناوری های نوین ارتباطاتی، برخوردهای قانونی با متخلفین سایبر، از جمله راهکارهای مهم برای مقابله با تبعات منفی تلفن همراه شمرده می شود که لازم است دراین خصوصا سرمایه گذاری و توجه بیش از پیش صورت پذیرد.
درباره این سایت